باورها و عادت ها ( 1)

همون طور که میدونید هر شهر و روستایی عادت هاو باورهای خودش رو داره یا به قول خودمون خرافه های خودشون رو دارن من سعی کردم که یه بخش از وبلاگم رو به این قسمت اختصاص بدم تا بهتر بتونید با قزوین آشنا باشید. از اونجایی که این عادت ها با مروز زمان در باره شون مطلع میشم پس باعث میشه که هیچ وقت این پست یکجا تکمیل نشه و همیشه در حال بروز رسانی باشه. اما برای اینکه دوستان راحتتر بتونن پست به روز رسانی رو پیدا کنن تصمیم گرفتم هر 10 باور رو در یک پست جای بدم و همیشه بروز رسانی برای آخرین قطعه باورها و عادت ها باشه. انشا ... از باور ها و عادت های پست اول خوشتون بیاد.

💠 باورها و عادت ها (1)

دعوای گربه ها و آمدن بار

قزوینی ها در قدیم، وقتی گربه ها با هم دعوا می کردند گوشه ی فرش را بر می گرداندند و معتقد بودند که بار میوه یا حبوباتی به خانه ی آنها خواهد رسید.

💠 باورها و عادت ها (2)

ناخن گرفتن ...

قزوینی ها، ناخن گرفتن در شب ها یا در خانه دیگران را بد می دانند و ناخن ها را پس از گرفتن کنار پاشنه در می ریزند و می گویند: در حدیث آمده است که هنگام آمدن «دجال» این ناخن ها به صورت خارهای بزرگی در آمده و نمی گذارند او از خانه شود و دنبال دجال بیفتد و گمراه گردد!

* لغت شناسان، به هر دروغ‌گو و حقه بازی «دجال» می گویند، اما در باورهای دینی، مسیحیان، به مسیح دروغین و مسلمانان، یکی از نشانه‌های دوران ظهور و آخر الزمان را خروج دجال می دانند که سبب گمراهی بسیاری خواهد شد.

💠 باورها و عادت ها (3)

قزوینی ها، پس از اجرای مراسم عقدکنان، اجازه نمی دهند دخترشان، آن شب را در خانه خودشان بماند و یکی از بستگان نزدیک، او را به همراه یکی از محارم به عنوان میهمان به خانه ی خودش می برد.

💠 باورها و عادت ها (4)

شب یک شنبه و ...

قزوینی ها بر این باور بودند که خانم ها چنانچه شب های یک شنبه جایی میهمان باشند ، آن شب را باید همان جا بمانند که اگر چنین نکنند و به خانه بازگردند؛ منجر به طلاق آنان توسط همسرانشان خواهد شد!

 💠باورها و عادت ها (5)

آداب عیادت رفتن

قزوینی ها، شب چهارشنبه به دیدن بیمار نمی رفتند و معتقد بودند مربض سنگین می شود و همچنین از روی بیمار رد نمی شدند و می گفتند بیماریش شدت پیدا می کند!

💠 باورها و عادت ها (6)

قزوینی ها، همزمان با برگزاری مراسم صباح مزار فوت فردی از بستگان، دوستان و یا همسایه خود، دم نوش گل گاو زبان و شیر نشاسته درست می کنند و برای صاحبان عزا می برند. این رسم همچنان در قزوین متداول است.

💠 باورها و عادت ها (7)

جاروب شبانه!

قزوینی ها در قدیم، شب ها خانه را جاروب نمی کردند و بر این باور بودند که جاروب شبانه، برکت خانه را از بین می برد.

💠 باورها و عادت ها (8)

قزوینی ها چنانچه به مجلس ختمی می رفتند پس از برخاستن، ابتدا به مسجد یا امامزاده ای می رفتند و یا بیرون از محل برگزاری مراسم ختم، کفش های خود را این پا و آن پا می کردند و سپس به خانه برمی گشتند.

💠 باورها و عادت ها (9)

جارو و کوتاهی عمر

قزوینی ها در قدیم، چنانچه به هنگام جارو کردن، جارویشان به پای کسی بر می خورد، آن جارو را می شکستند و بر این باور بودند که اگر چنین نکنند، عمرشان کوتاه خواهد شد.

💠 باورها و عادت ها (10)

در قزوین قدیم، شب ها شیر نمی فروختند و بر این باور بودند که اگر چنین کنند سرمایه خود را از دست خواهند داد. چنانچه گاهی مجبور به فروش نیز می شدند یک قطعه زغال میان شیر می انداختند تا چنین مشکلی برایشان پیش نیاید!